واکسن هجده ماهگی
دیروز صبح رفتیم بیمارستان علی اصغر واکسن یک و نیم سالگی ات رو زدیم دفعه قبل که واکسن زذه بودیم مسئول درمانگاه که یه خانوم انزلی چی بودتا دید تو گریه می کنی سریع گفت بیا د ′کنیمش و چند تا د ′گنده واکسیناتوره رو کرد که تو سریع ساکت شدی به اون خانوم بنده خدا خیلی بر خورده بود البته ما عذر خواهی کردیم ولی ناراحت بود این بار اون خانوم نبود نفر جدید که از ماجرای دفعه قبل خبر داشت همین که واکسن رو زد سریع مسئول درمانگاه رو د′ کرد و دو نفر مشغول د′ کردن هم شدن و تقصیر رو گردن هم دیگه انداختن تا تو ساکت شدی و بعدش شکلات بهت تعارف کردنو تو یه مشت پر برداشتی و اومدیم خونه. دیروز پات درد می کرد و تا تکون می دادی گریه می کردی اص...
نویسنده :
شهرزاد
8:31